قانونگذار یک روز را به عنوان یک باریستا، باریستا کار می کند
علاوه بر این، کسی نیست که چون درد را دوست دارد، دنبال آن باشد و بخواهد آن را به دست آورد، بلکه به این دلیل که چنین مواقعی هرگز پیش نمیآید که از طریق کار و درد به دنبال لذتی بزرگ باشد. زیرا برای رسیدن به کوچکترین جزئیات، هیچ یک از ما هیچ تمرینی برای بدن انجام نمی دهیم که پر زحمت باشد، مگر اینکه از آن مزیتی کسب کنیم.
اما ما هم متهم میکنیم و هم با بغض مستحقین را میآوریم که از تملق لذتهای کنونی نرم و تباه شدهاند، و از شهوتها کور شدهاند که چه دردها و گرفتاریهایی در انتظارشان است و روزی نمیدهند.
اما چه کسی میتواند به درستی از کسی که میخواهد در آن لذتی باشد که باعث ناراحتی نمیشود، یا کسی که از آن دردی که هیچ لذتی در آن ایجاد نمیشود اجتناب میکند انتقاد کند.
اما در مواقعی و یا به دلیل وظایف یا ضرورت های زندگی، اغلب اتفاق می افتد که هم لذت ها را رد می کنند و هم ناراحتی ها را رد نمی کنند. بنابراین انتخاب این چیزها بر عهده انسان عاقل است تا یا با رد لذت های بزرگتر، دیگران را به دست آورد و یا با تحمل دردهای شدیدتر را دفع کند.
مراقبت از خود درد مهم است و رشد بیمار را به دنبال دارد، اما در عین حال این اتفاق می افتد که کار و درد زیاد است. برای رسیدن به کوچکترین جزئیات، هیچ کس نباید هیچ نوع کاری را تمرین کند، مگر اینکه از آن بهره ای ببرد.
«در سرزنش به درد خشم مکن، در لذتی که می خواهد یک مو باشد، از درد فرار کند».
زیرا هیچ کس لذت را تحقیر نمی کند و متنفر نمی شود و از آن فرار نمی کند زیرا لذت است، بلکه به این دلیل است که دردهای بزرگ نصیب کسانی می شود که نمی دانند چگونه لذت را با دلیل دنبال کنند.
و به راستی که تفکیک این چیزها آسان و مصلحت است. زیرا در اوقات فراغت، زمانی که ما در انتخاب آزاد هستیم و هیچ چیز ما را از انجام کاری که ما را خشنودتر میکند باز نمیدارد، باید تمام لذت را فرض کرد، و همه دردها را رد کرد.
جفت گیری وجود ندارد. تا شهوت کور نشوند، مقصرند کسانی که واجبات را رها کرده و دلها، یعنی زحماتشان را نرم می کنند.
اما برای اینکه ببینید این همه خطای مولود کسانی که لذت را متهم می کنند و درد را می ستایند از کجا آمده است، تمام موضوع را باز می کنم و همان چیزهایی را که توسط آن کاشف حقیقت گفته شده و به قول معمار یک شادی گفته است، توضیح می دهم. زندگی