تکنوکراسی و درهم تنیدن دولت و فناوری
تکنوکرات: در هر یک از سه سطح تحلیلی، گانل نفوذ فناوری در فرآیندهای سیاسی را پیشبینی میکند و پیشنهاد میکند که درهم تنیدگی این دو (یعنی فناوری و سیاست) به ناچار تمرکز قدرت را در اطراف کسانی که آموزشهای فنی پیشرفته دارند، یعنی تکنوکراتها، ایجاد میکند. چهل سال پس از انتشار نوشتههای گانل، فناوری و دولت، خوب یا بد، به طور فزایندهای در هم تنیده شدهاند. فیس بوک را می توان یک عالم خرد تکنوکراتیک، یک «دولت ملت تکنوکرات» با جمعیت فضای مجازی که از هر ملت زمینی پیشی می گیرد، در نظر گرفت. در معنای وسیعتر، منتقدان از این بیم دارند که ظهور شبکههای رسانههای اجتماعی (مانند توییتر، یوتیوب، اینستاگرام، پینترست)، همراه با «کاهش تعامل جریان اصلی»، «شهروند جوان شبکهشده» را در معرض اجبار و تلقین نامحسوس با مکانیسمهای الگوریتمی قرار دهد. و، کمتر موذیانه، به ترغیب نامزدهای خاص که عمدتاً بر اساس «تعامل رسانههای اجتماعی» استوار است.
متیو کول، دانشمند علوم سیاسی، در مقالهای در سال 2022 که در بوستون ریویو منتشر شد، دو مشکل را با تکنوکراسی برجسته میکند: این که «تمرکز ناعادلانه قدرت» را ایجاد میکند و بر «نظریه معیوب دانش» تکیه میکند. با توجه به نکته اول، کول استدلال می کند که تکنوکراسی شهروندان را از فرآیندهای سیاست گذاری محروم می کند در حالی که از نخبگان سود می برد. با توجه به دومی، او استدلال میکند که ارزش تخصص در سیستمهای تکنوکراتیک بیش از حد برآورد میشود و به مفهوم جایگزینی از «دموکراسی هوشمند» اشاره میکند که دانش شهروندان عادی را جلب میکند.