درباره جنبش تکنوکراسی در آمریکا و کانادا
تکنوکرات: جنبش تکنوکراسی یک جنبش اجتماعی فعال در ایالات متحده و کانادا در دهه 1930 بود که تکنوکراسی را به عنوان یک سیستم حکومتی بر دموکراسی نمایندگی و سیاست های حزبی همراه ترجیح می داد. مورخان این جنبش را با اتحاد فنی مهندس هوارد اسکات و شرکت تکنوکراسی، قبل از جناحگرایی داخلی که سازمان دوم را در طول جنگ جهانی دوم منحل کرد، مرتبط میدانند. تکنوکراسی در نهایت تحت الشعاع سایر پیشنهادها برای مقابله با بحران رکود بزرگ قرار گرفت.جنبش تکنوکراسی پیشنهاد جایگزینی سیاستمداران حزبی و بازرگانان را با دانشمندان و مهندسانی که دارای تخصص فنی برای مدیریت اقتصاد بودند، داد. اما جنبش به طور کامل آرزوی علم سالاری نداشت.
جنبش متعهد به پرهیز از هرگونه سیاست حزبی و انقلاب کمونیستی بود. در دهه 1930 قوت گرفت اما در سال 1940 به دلیل مخالفت با جنگ جهانی دوم در کانادا ممنوع شد. این ممنوعیت در سال 1943 لغو شد، زمانی که آشکار شد «تکنوکراسی شرکت متعهد به تلاش های جنگی بود و برنامه ای برای خدمت اجباری کامل را پیشنهاد کرد.»
طرفداران تکنوکراسی معتقد بودند که اشکال حکومت و اقتصاد مبتنی بر سیستم قیمت از نظر ساختاری قادر به اقدام مؤثر نیستند و جامعهای را به رهبری کارشناسان فنی ارتقاء دادند که آنها استدلال میکردند که منطقیتر و مولدتر خواهد بود.
ظهور رکود بزرگ، ایدههای کاملاً متفاوتی از مهندسی اجتماعی را آغاز کرد که با اصلاحات ارائه شده توسط نیو دیل به اوج خود رسید. در اواخر سال 1932، گروه های مختلف در سراسر ایالات متحده خود را تکنوکرات میخواندند و اصلاحات را پیشنهاد میکردند.
در اواسط دهه 1930، علاقه به جنبش تکنوکراسی رو به کاهش بود. برخی از مورخان، افول جنبش تکنوکراسی را به ظهور نیو دیل روزولت نسبت می دهند. مورخ ویلیام ای. آکین این نتیجه را رد می کند که ایده های تکنوکراسی به دلیل جذابیت روزولت و نیو دیل کاهش یافته است. در عوض آکین استدلال میکند که جنبش در اواسط دهه 1930 در نتیجه شکست تکنوکراتها در ابداع یک «نظریه سیاسی مناسب برای دستیابی به تغییر» افول کرد (ص. 111 تکنوکراسی و رویای آمریکایی: جنبش تکنوکرات، 1900-1941 توسط ویلیام. E. Akin). آکین چنین فرض میکند که بسیاری از تکنوکراتها همچنان پر سر و صدا و ناراضی هستند و اغلب نسبت به تلاشهای شخص ثالث ضد نیو دیل همدل هستند.
به عنوان مثال، یکی از پرتیراژترین تصاویر در مواد تبلیغاتی شرکت تکنوکراسی، از مثال تراموا استفاده میکند تا استدلال کند که راهحلهای طراحی همیشه در مواردی که قوانین یا جریمهها شکست بخورند، موفق خواهند بود. اگر مسافران اصرار دارند بر روی پلت فرم بیرونی خطرناک خودرو سوار شوند، رهبران تنها به طراحی خودروهای بدون پلت فرم نیاز دارند.